کتاب کاش کنارم بودیداستان زندگی "شارلوت" 80 ساله را روایت میکند که زندگی اش با سرگردانی و بی هدفی سپری شده است . او حالاو در چنین شرایطی به دنبال جرقه و یا شاید الهامی است تا انگیزه و هدفی تازه پیدا می کند .شارلوت روابط بسیار بدی را تجربه کرده ،شغل های بدی را داشته و حالا هم که درکافه ای در لس آنجلس مشغول به کار است ، ار آن لذت نمی برد؛ از انعام مشتری ها راضی نیست و از یونیفرم های زشت هم چندان خوشش نمی آید .ملاقات غافل گیر کننده او با " آدام"نقاش مرموز،جوان و خوش تیپ اما اوضاع را تغییر می دهد . ناگهان طعم شادی را در زندگی حس می کند و چنان غرق در این دیدار ناگهانی می شود که متوجه می شود تا مدت ها نمی تواند ازفکر آدام بیرون بیاید.صبح روز بعد،وقتی شارلوت با بهت به آدام می اندیشد،با خود فکر می کند که بخت بدی که همواره درمقابل مردان دیگر داشته است ، صرفاً به دلیل قضاوت های منفی خودش بوده است .چند ماه بعد وقتی سرو کله "سث"بازیکن جذاب بیس بال پیدا می شود ،شارلوت با او وارد رابطه ای می شود اما هنوز نمی تواند از خیال آن شب شورانگیز که با آدام داشت رها شود .وقتی به دلیل ماجرا فکر می کند ، در می یابدکه رابطه اش با آدام بسیار پیچیده تر از آن است که تصور می کند .شارلوت در واقع داستان سث را عامدانه پیش آورده بود تا بتواند ازماجرای آدام عبور کند و همه اینها سبب می شود تا وارد سفری که درنهایت منجر به تغییر زندگی اش خواهد شد؛سفری که برایش درد،شادی و معرفت به همراه خواهد داشت ...
برای خواندن این رمان عاشقانه با ما همراه باشید(کلیک کنید)