سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قاصدک بهاری

1.گسترش فرهنگ کتاب خوانی 2.حمایت از ناشران 2.شناخت کتاب های برگزیده جشنواره داخلی و خارجی 3.آشنایی با پرفروشترین کتاب سال 4.معرفی کتابهای جدید

این یکی از خواندنی‌ترین آثار ویل دورانت، نویسندة کتاب بزرگ «تاریخ تمدن» است. متن اصلی کتاب سال‌های سال در دسترس نبود و چند سال پیش به کوشش جان لیتل منتشر شد.
روزی مردی به نزد ویل دورانت رفت و از او درخواست کرد دلیلی به دست او بدهد که چرا نباید خودکشی کند. دورانت در آن وقت محدود، جواب‌هایی به او داد ولی مدتی بعد، نامه‌ای برای بیش از صد شخصیت مشهور فرستاد و دربارة معنی زندگی از آن‌ها نظر خواست و پاسخ‌های رسیده را به همراه دیدگاه خود، در این کتاب منتشر کرد.
دورانت امید داشت پاسخ‌هایی که از چنین شخصیت‌های پرفروغی دریافت می‌کند، چیزی در خود داشته باشند که به پرسش آن بیگانة خوش‌لباسی که در یک روز پاییزی سال 1932 در باغش ظاهر شد، جوابی درخور بدهد. درواقع قضیه فراتر از این حرف‌ها بود؛ پاسخ‌ها بیش از آنکه تاریک و اندوهبار باشند، شوق‌انگیز و مثبت بودند که همراه بود با بصیرت‌هایی شخصی در اینکه چگونه باید زندگی را معنادارتر کرد. پاسخ‌ها از همه‌سو بودند؛ کسانی چون گاندی، جواهر لعل نهرو، تئودور درایزر نویسندة ناتورالیست، سینکلر لوئیس برندة نوبل ادبیات، جان ارسکین رمان‌نویس، آندره موروئا فیلسوف و رمان‌نویس، جورج برنارد شاو نمایشنامه‌نویس، برتراند راسل فیلسوف، جینا لومبروسو تنیس‌باز شهیر، سی. وی. رامان برندة نوبل فیزیک و شخصیت‌های دیگر.
به محض اینکه پاسخ نامه‌ها به دست ویل دورانت رسید، او سراغ خودش رفت و پاسخی جلوی همه پرسش‌هایش گذاشت که خود یک اثر فلسفی والا بود. دورانت نام کتاب را «دربارة معنی زندگی» گذاشت و یک موسسه انتشاراتی کوچک آن را در سال 1932 چاپ کرد. کتابی است واقع‌بین، جسور و دربردارندة نگاه‌های متفاوت نویسندگان، شاعران، سیاستمداران و… به موضوع زندگی.
ویل دورانت (1981 ـ 1885) تاریخ‌نگار و نویسنده? آمریکایی به‌جز مجموعه کتاب «تاریخ تمدن»، «تاریخ فلسفه» و «لذات فلسفه» را نیز نوشته است. او همچنین برندة جایزة پولیتزر و مدال آزادی است.

 

گل تقدیم شمااطلاعات بیشتر درباره معنی زندگی را با کلیک در اینجا کسب کنید .


پنجره را بستم و تکه های سفال گلدان را برداشتم و گیاه را در یک شیشه شیر خالی گذاشتم و داخلش آب ریختم و شروع کردم به جارو کردن خاکها، همانطور که خاکها را در سطل آشغال می ریختم ناخوداگاه فکر کردم چقدر حکایت این گلدان شکسته شبیه من است گیاهش ناامن و نامطمئن به آینده در یک شیشه آب مانده،نه گلدان راحت و آشنایش را دارد نه خاکی که ریشه هایش را در آن گسترانده بود….نه امیدی به بقا دارد و جوانه زدن مجدد، نه میتواند کاری کند، باید منتظر بماند تا بلکه دستی از سر دلسوزی او را در خاک دیگری بکارد بلکه باز بتواند ریشه بدواند و امیدوار باشد به جوانه زدن…

 

گل تقدیم شمابرای خواندن این رمان جذاب اینجا کلیک کنید.


کتاب جدید , • نظر

در این کتاب قرار نیست سبک موسیقی و هنر فرهاد معرفی شودکاری نداریم که سبک او چه بود ،چه خواند و چگونه خواند . اینجا فرهاد در مقام یک انسان معرفی میشود .اگر با او به شکلی آشناشده اید،کارهایش را شنیده اید یا یک بار ازکنار شما رد شده و به شما لبخند زده است، یا حتی اگر از نوع لباس‌پوشیدنش خوشتان آمده و یا طرح جلد کاست «خواب در بیداری» را دیده‌اید و به طراحش علاقه‌مند شده‌اید، و حالا می‌خواهید بدانید منش او چه بوده، چگونه زندگی می‌کرده، چه چیزهایی او را آزرده یا خوشحال می‌کرده، اگر این‌ها برایتان جالب است، شاید این کتاب به شما کمک کند. البته انتظار نداشته باشید او را خوب بشناسید. چه بسا سردرگم‌تر از قبل شوید، زیرا فرهاد قصه‌ای بی‌انتهاست .

 

گل تقدیم شمابرای شناختن فرهاد خالق، خاطرهای ناب عید دوران کودکی با ما همراه باشید.


صد سال پیش از آنکه دیدار «سرزمین فیلسوفان و متفکران» نصیب نویسنده ی کتاب حاضر شود، این توفیق نصیب یک حاکم شرقی شده بود: ناصرالدین شاه قاجار. اما اگر اوقات شاه ایران در «دیار کفر» – چنان که مطبوعات آلمانی آن زمان نوشته اند غالبأ صرف تماشای زیبارویان درباری میشد، اوقات نویسنده ی این مجموعه بیشتر به مطالعه ی مسائل فرهنگی و ادبی می گذشت. کتاب حاضر که آثار نویسندگان و شاعران آلمانی را در قرن بیستم بررسی و به شیوه ای نو تجزیه وتحلیل می کند نه تنها حاصل این اشتغال دیریا، بلکه ثمره ی سالها تدریس اوست در دانشگاه تهران، این کتاب یک ویژگی دیگر نیز دارد: ترجمه ی نمونه هایی از آثار نویسندگان و شاعران یادشده را در اختیار خواننده قرار می دهد، آثاری که شیوه ی کار آنان را به خوبی بازمی نماید.

دکتر تورج رهنما استاد بازنشسته ای دانشگاه تهران است و نویسنده و مترجم آثار متعددی در زمینه ی ادبیات امروز ایران و آلمان به زبان های المانی و فارسی، او در آغاز هزاره ی سوم به دریافت دو جایزه ی بزرگ در آلمان توفیق یافته است: جایزه ی شهر هانوفر در سال 2000 و نشان بین المللی «گونه» در سال 2002 میلادی.

 

برای کسب اطلاعات بشتردرباره کتاب اینجا کلیک کنید .


تا به حال به این فکر کرده اید که قرار است یک روز بمیرید؟ که روزی روزگاری قرار است زندگی شما به آخر برسد؛ به ته تهش؟ طبق تحقیقات و بررسی های میدانی، ترس شماره یک مردم آمریکا، سخنرانی در جمع و ترس شماره دویشان مرگ است. با این حساب اکثر مردم آن کشور ترجیح میدهندهنگام مراسم تدفین، به جای این که مشغول سخنرانی برای جمع باشند، در تابوت خفته باشند. لبخند در ایستگاه آخر روایت متفاوت و طنز آمیزی است از شیوه های مؤثر مواجهه با مرگ، و پاسخ به سؤال های اخروی و فرادنیوی که همیشه ذهن تان را مشغول می کرد اماجرأت پرسیدنش را نداشتید.

 

جهت داشتن نگاه طنزگونه به مرگ اینجا کلیک کنید